روزشمار عملیات های دفاع مقدس

نوار زمان هشت سال جنگ تحمیلی

کد خبر : 54000
تاریخ خبر : 1401/12/21-17:41
تاریخ به روز رسانی : 1401/12/21-17:43
تعداد بازدید : 186
نسخه قابل چاپ

شجاعت خرازی در فتح خرمشهر / اعتقاد به نصرت الهی

روزی که خرمشهر به محاصره نیروهای ما درآمد، حسین خرازی که وضعیت دشمن را دیده بود، به منظور تضعیف روحیه آن ها و تقویت روحیه رزمندگان، با خودرو از خاکریز خودی عبور و به سمت مرکز شهر خرمشهر حرکت کرد.

شجاعت خرازی در فتح خرمشهر / اعتقاد به نصرت الهی
حسین خرازی، متولد شهریور ۱۳۳۶ در اصفهان، از همان آغاز پیروزی انقلاب اسلامی، با شروع فعالیت ضد انقلابیون در گنبد، مأموریتی به آن خطه داشت.

شهید خرازی در کردستان رشادت های زیادی از خود نشان داد و با شروع جنگ به سمت فرمانده اولین خط دفاعی در منطقه دارخوین معروف به خط شیر منصوب شد.

وی در آزادسازی خرمشهر نیز سهم بسزایی داشت. پس ازآن در عملیات ها'>عملیات های مختلف همچون رمضان، والفجر مقدماتی، والفجر ۴ و خیبر در سمت فرماندهی لشکر امام حسین (ع)، به همراه رزمندگان دلاور آن لشکر، رشادت های بسیاری از خود نشان داد.

شهید خرازی در عملیات کربلای ۵، در ۸ اسفند ۱۳۶۵، زمانی که در اوج آتش توپخانه دشمن، رساندن غذا به رزمندگان با مشکل مواجه شده بود، پیگیر این کار شد که در همان حال با انفجار خمپاره ای در نزدیکی اش به شهادت رسید.



روایت رمضان الله وکیل[1]

شجاعت خرازی در فتح خرمشهر

رمضان الله وکیل از فعالان پشتیبانی جنگ در دوران دفاع مقدس در کتاب خاطرات خود (موقعیت الله وکیل) می گوید:

روزی که خرمشهر به محاصره نیروهای ما درآمد، حسین خرازی که وضعیت دشمن را دیده بود، به منظور تضعیف روحیه آن ها و تقویت روحیه رزمندگان، با خودرو از خاکریز خودی عبور و به سمت مرکز شهر خرمشهر حرکت کرد.

خرازی هیچ ترسی از دشمن نداشت و در حین عملیات دائم می گفت، این قسمت را پرکنید؛ فلان جا را آتش بریزید.



روایت سرلشکر رحیم صفوی (فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه)[2]

اعتقاد به نصرت الهی

(در جریان عملیات آزادسازی خرمشهر) من خاطرم هست، شهید خرازی به یکی از فرماندهان ارتش گفت، ما با نصرت الهی می رویم، می جنگیم و پیروز می شویم. آن فرمانده گفت، خب نصرت الهی درست است. من هم اسمم نصرت الله است، ولیکن باید عقل و درایت هم باشد که مثل مرحله سوم عملیات نشود.

آقای خرازی گفت در مرحله سوم، شناسایی ها دقیق نبود و زمان زیادی داده نشد. اگر دقیق می رفتند شناسایی می کردند و میدان مین را می دیدند، موفق می شدند. ما این ها را بهتر از شما می دانیم.

صحبت های آقای خرازی در جواب به آن عزیز ارتشی موجود است. جمع بندی من این است که واقعاً نصرت الهی و رعب الهی تأثیر اساسی داشت. خداوند در دل هزار نیروی دشمن که در خرمشهر بودند، رعب انداخت و البته به فضل الهی، فرماندهان سپاهی و ارتشی هم خوب فرماندهی کردند و عقل و تدبیر را به کار بستند و خوب هماهنگی کردند.





[1]فضل الله صابری، رضا اعظمیان جری، موقعیت الله وکیل، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نشر مرزوبوم، حوزه هنری استان اصفهان، چاپ اول ۱۴۰۱، صفحات ۸، ۵۶

[2]اردستانی، حسین، از سنندج تا خرمشهر: تاریخ شفاهی دفاع مقدس، روایت یحیی (رحیم) صفوی (جلد اول)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول ۱۳۹۹، صفحات ۵۶۱، ۵۶۲

برچسب ها :

نام*
ایمیل*
نظر*


© 1397 کلیه حقوق محفوظ است | طراحی وب سایت
x - »